دیالیزمزمن
میزان اوره خون در بیماران دیالیزی وابسته به میزان برداشت اوره طی درمان دیالیز ، و میزان تولید اوره طی متابولیسم در بدن بوده و سطح اوره پائین سرم به جهت تولید ناکافی اوره و یا برداشت کافی اوره در طی دیالیز میباشد.
در بیماران دیالیزی که سه بار در هفته دیالیز میشوند حداقل میزان مورد قبول KT/V=1.2 و URR=%65 بوده و بهتر است که دوز مورد هدف KT/V=1.4 و URR=%70 مورد هدف قرار گیرد و بیماران کوچکتر با توجه به سطح بدن بیشتر و چثه کوچکتر توصیه به دوز بالاتر دیالیز میشوند و در آنها از انجام دیالیز کمتر خودداری نمائید و ضمنا Urea rebound در افراد کوچکتر بیشتر است و همچنین افراد با بدی تغذیه به دیالیز بیشتری نیاز دارند و همچنین زنان نسبت به مردان از تعداد دفعات بیشتر دیالیز در هفته سود میبرند (به جهت وسعت سطح بدن (BSA) بالاتر خانم ها ) .
دوز دیالیز تجویزی وابسته به کلیرنس دیالیزر (KOA) و طول زمان درمان دیالیز دارد ومقدار KT مورد نیاز برای بیمار تنظیم میشود تا مقدار کفایت دیالیز مورد هدف برای بیمار بدست آید ،کلیرنس صافی وابسته به میزان KOA و میزان جریان خون و میزان جریان محلول دیالیز بوده و k از طریق مقدار سرعت خون و محلول دیالیز بدست میاید.
با افزایش وزن بیمار لازم است KT/V بالاتری به بیمار داده شود تا همان URR با وزن پائین بدست آید و ضمنا اگر UF/W بالای 6% باشد KT/V بالاتری برای رسیدن به در صد کاهش اوره مورد هدف لازم است و برای تغییر K میتوان جریان خون را افزایش داد و یا صافی بزرگتر استفاده نمودو یا جریان محلول دیالیز را افزایش داد.
وزن خشک
وزن خشک بیانگر وزن بعد از دیالیز بوده که همه و یا اکثر یت مایع اضافی بدن برداشت شده باشد و در صورتیکه وزن خشک بالاتر نگاه داشته شود مقداری از حجم اضافی در بدن باقی میماند و یا اگر وزن خشک خیلی پائین تعیین شود، بیمار در ساعت پایانی جلسه افت فشار خون پیدا میکند و احساس ضعف و بیحالی دارد و بعد از اتمام دیالیز نیز ضعف و بیحالی ادامه دارد و بیمار دچار کرامپ و اسپاسم عضلانی میشود و از کیجی رنج میبرد برای تعیین وزن خشک باید بر اساس آزمایش و خطا در طی چند جلسه آن را بدست آورد و بطور دوره ای باید آن را تغییر داد (با تغییر فصل – لاغر و چاق شدن) ، علت کاهش پیش رونده در وزن خشک نشان دهنده بدی تغذیه و یا بیماری شدید میباشد و در صورت کاهش وزن و لاغری ، وزن خشک قبلی باید پائین آورده شود تا بیمار دچار افزایش حجم نگردد.
جریان محلول دیالیز معمولا 500سی سی در دقیقه بوده و در صورت افزایش تا 800 سی سی در دقیقه کلیرنس (K) فقط 10% افزایش مییابد و باید توجه داشت که اگر صافی با KOA700 مورد استفاده است جریان محلول دیالیز 800سی سی دردقیقه تنظیم شده وسرعت پمپ خون بیشتراز 400cc در دقیقه تنظیم شود.
ترکیبات محلول دیالیز
بیکربنات محلول دیالیز در حد 35mM میباشد و بیکربنات پلاسمای بیمار قبل از دیالیز باید حدود 23mmol/l الی 20 باشد.
پتاسیم محلول دیالیز در حد 2mM است و اگر پتاسیم پلاسما کمتر از4.5mM باشد و یا اگر بیماردیژیتال مصرف میکند پتاسیم محلول باید به 3mM رسانده شود ، در این صورت ممکن است مقدار پتاسیم سرم بین دو دیالیزبیمار بالا باشد و بیمار بطور مزمن نیازمند مصرف کی اگزالات میشود و بیمار با سوء تغذیه پتاسیم پائین دارد و ضمنا اگر در بیمار هایپرکالمی دیالیز بیماربا محلول دیالیز حاوی پتاسیم 1mM صورت گیرد خطر ایست قلبی وجود دارد.
سدیم محلول دیالیز 145-135 میلی مول است و سدیم بیشتر از 145میلی مول منجر به افزایش تشنگی و نهایتا افزایش وزن بین دو دیالیزمیشود و سدیم کمتراز 135 میلی مول منجر به کرامپ و افت فشار خون میگردد.
دگستروز محلول دیالیز 200mg/dl است و از بروز هایپو گلیسمی در طی دیالیز جلوگیری می کند .
کلسیم محلول دیالیز در حد 3.5meq/L الی2.5 است و در صورت گرفتن فسفات بایندرحاوی کلسیم میتواند 2.5meq/L باشد و در صورت کرفتن فسفات بایندر بدون کلسیم ، کلسیم محلول دیالیز باید بالاتر باشد.
منیزیم محلول دیالیز در حد1meq/L الی 5 /. است.
درجه حرارت محلول دیالیز= محلول دیالیز با توجه به وضعیت بیمار بین 34.5 لغایت 36.5 درجه سانتیگراد تنظیم میشود.
ضد انعقاد با توجه به وضعیت خاص هر بیمار وآزمایشات PT-PTT-BT.. بیمار اجراء میشود و روشها و نحوه اجرای آنها بعدا بطور مجزا مورد بحث قرار حواهد کرفت.
مانیتورینگ بیمار
پیش از دیالیز = وزن بیمار قبل از دیالیز کنترل و میزان افزایش وزن بین دو دیالیز مشخص (UF GOAL) و اگر بیمار وزن بیش از حد داشته باشد، احتمال بروز اورتوپنه و دیس پنه در بیمار وجود داشته و لازم است با ارزیابی و معاینه قلبی عروقی وزن خشک بیمار در مواقع مورد نیاز مورد تجدید نظر قرار گیرد و آموزش لازم در باره چگونکی افزایش وزن بین دو دیالیز و نحوه کنترل آن به بیمار داده شده و مورد تاکید قرار گیرد که افزایش وزن مجاز به ازای هر روز یک کیلو گرم بوده و سعی در کنترل سدیم دریافتی داشته باشد.
افزایش تشنگی در بیماران دیالیز به علت سطح بالای سدیم و یا فعالیت بالای رنین پلاسما میباشد ،که برای کنترل رنین میتوان از باز دارنده فعالیت رنین (ACE.i) استفاده نمود.
فشار خون قبل از دیالیز در اغلب موارد وابسته به حجم بوده و مواقعی نیز به علت ترشح رنین و سایر فاکتورهای ناشناخته میباشد، و به بیماران توصیه میشود که قبل از جلسه دیالیز داروی ضد فشار خون مصرف نکنند.
درجه حرارت بدن بیمار مورد ارزیابی و افزایش نیم درجه سانتیگراد در طی دیالیز طبیعی است .
دسترسی عروقی بیمار در هر جلسه دیالیز باید از نظر کارکرد و عفونت مورد ارزیابی قرار گیرد.
در طی جلسه دیالیز کنترل فشار خون هر 60-30 دقیقه مورد ارزیابی قرار گرفته و داشتن احساس ضعف وبیقراری - کیجی بیانگر افت فشار خون بوده و گاهی افت فشار خون بدون علامت است تا اینکه فشار خون به مرحله خطرناک برسد.
تست های آزمایشگاهی
اوره = برای ارزیابی URR، ماهانه چک میشود و سطح پائین آن بیانگرسوء تغذیه بیمار است.
آلبومین = شاخص مهم برای وضعیت تغذیه بیمار میباشد و سطح پائین آن پیشگوئی کننده قوی بیماری و مرگ است، میزان کمتر از 3mg/dl سریعا باید بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفته و تصحیح شود و سطح مطلوب آن 4mg/dl است و سطح کمتر از آن مرگ و میر را افزایش میدهد.
کراتنین= ماهانه چک شده و سطح متوسط معمول 15mg/dl الی 12 (محدوده12-8) میباشد و سطح بالای آن کاهش خطرسطح مرگ و میر بوده و نشانگر توده عضلانی و وضعیت تغذیه بیمار است ،اگر اوره و کراتنین به طور موازی و باهم در بیماران تغییر کند بیانگر تغییر در دوز دیالیز تجویزی یا عملکرد باقی مانده کلیوی (Kru)است ، ولی اگر کراتنین ثابت مانده ولی سطح اوره تغییر کند نشانگر تغییر در دریافت پروتئین یا میزان کاتابولیسم های اندروژن است.
کلسترول توتال سرم = سطح کلسترول نشانگر وضعیت تغذیه است و سطح قبل از دیالیز 250mg/dl الی 200 همراه با کمترین خطر مرگ و میر است و مقدار کمتر از 150mg/dl همراه با افزایش خطر مرک و میر است.
پتاسیم= سطح پتاسیم سرم به مقدار 5.5mg/dl الی 5 همراه با کمترین خطر مرگ و میر است و سطح سرمی بالاتر از 6.5mg/dl و کمتر از 4mg/dl همراه با افزایش خطر مرگ و میر است.
فسفر= سطح سرمی قبل از دیالیز زیر 5.5mg/dl همراه با کمترین خطر مرگ و میر است و میزان بالاتر از 9mg/dl و کمتر از 3mg/dl همراه با افزایش خطر مرگ و میر است سطح هدف KDOQI مقدار 3.5 الی 5.5mg/dl است.
کلسیم = کمترین مرگ و میر با مقادیر 9-12mg/dl میباشد و افزایش مرگ و میر در مقادیر بالاتر از 12و کمتر از 7 وجود دارد و سطح هدف آن حد طبیعی سرم است.
آلکالن فسفاتاز= سطح آلکالن فسفاتاز سرم هر سه ماه چک میشود و مقادیربالا نشانگرهیپرپاراتیروئیدیسم یا بیماری کبدی است وکمترین مرگ و میر با مقادیرکمتراز 100unit/l (حد طبیعی آن 115unit/l الی30 است) میباشد وسطح بیشتراز 150 واحد در لیتر مرگ و میر را در حد دو برابر افزایش میدهد.
سطح بیکربنات = ماهانه چک میشود و کمترین مرگ و میر با مقادیر سرمی قبل از دیالیز 20 الی 22.5mmol/L میباشد و افزایش مرگ و میر با مقادیر با مقادیر پائین تر و بالاتر از این مقدار وجود دارد سطح سرمی قبل از دیالیز به میزان کمتر از 15mmol/L بطور قابل توجه مرگ و میر را افزایش میدهد ، اسیدوز قبل از دیالیز با تجویز قلیا بین دیالیزها تصحیح می شود وتولید اسید بیانکر دریافت پروتئین در بیمار غیر کاتابولیک است.
توجه= بیماربا kt/v پائین اسیدوزقبل ازدیالیزدارد(چون uptake بیکربنات وابسته به کلیرنس اوره است)وافزایش اولترافیلتراسیون سبب انتقال کمتر بیکربنات به خون میشود.
هموگلوبین = میزان هدف 11 الی 13mg/dl میباشد و سطح بالاتر هموگلوبین (بدون درمان با اریتروپویتین) در موارد : بیماری همراه با کلیه پلی گیستیگ و گیست اکتسابی کلیه – هیدرونفروز و کارسینوم کلیه دیده میشود و ضمنا سطح آهن و فریتین ، TIBC سرم هر سه ماه کنترل میشود.
آمینو ترانسفرازهای سرم = ماهانه باید چک شود و سطوح بالا بیانگر بیماری کبدی بویژه هپاتیت و هموسیدوزیس است و باید آنتی ژن هپاتیت B و C هر 6 ماه باید چک شود.
PTH = سطوح بیشتر در صورت شک به هیپر پاراتیروئید یسم باید چک شود.
آلومینیوم= در صورت مسمومیت با آلومینیوم باید چک شود.
عوارض حین دیالیز
شایعترین عوارض حین دیالیز شامل: هیپوتانسیون (30-20%) – کرامپ (20-5%) – تهوع و استفراغ(15-5%) – سردرد( 5%) - درد سینه (5-2%) - خارش (5%) – تب و لرز (1%>) ، کاهش فشار خون بدنبال کاهش حجم خون و فقدان انقباض عروقی و حوادث قلبی عروقی بوده و علل دیگر (کمتر شایع) رخ میدهد.
علل کاهش فشار خون حین دیالیز
در سخن نخست باید توجه داشته باشیم عواملی که سبب ایجاد فاکتوری به نام فشار خون میشوند ، عبارتند از : قدرت انقباضی قلب – مکانیسم کنترل انقباضی دیواره عروقی – حجم خون در گردش – غلظت (اسمزی) خون و .. میباشند که باتغییر هرکدام از این عوامل میتواند در تغییر فشار خون موثر باشد.
وابسته به حجم = تعیین حجم دریافتی از بیمار (UF GOAL) و سرعت تخلیه در ساعت (UF rate) باید طوری تعیین گردد که اولا میزان حجم دریافتی از بیمار بیشتر از میزان حقیقی تنظیم نشده ، چون وقتی وزن بیمار به زیر وزن خشک سقوط کند بیمارا را دچار افت فشار خون خواهد نمود ، ثانیا مقدار حجم دریافتی در هر ساعت باید با توجه به چثه بیمارو بیماری زمینه ای او تنظیم گردد و باید درنظرداشته باشید که میزان آب دریافتی توسط دستگاه دیالیز کمتراز حجم آب ورودی به حجم خون داخل عروقی درگردش ازطریق آب میان بافتی باشد (پر شدن مجدد فضای عروقی) تا حجم ضروری گردش خون کاهش پیدا نکند و در صورت غیر، اگر سرعت تخلیه بیشتر ازحجم ورودی به جریان خون در گردش باشد با داشتن حجم اضافی ، بیمار دچار افت فشار خون شده و تحمل دیالیز را نخواهد داشت و به همین علت باید در دیالیز کوتاه مدت سرعت تخلیه بیشتر از تحمل بیمار تنظیم نگردد تا بیمار حین دیالیز دچار افت فشار خون نگردد، و میتوان جهت محاسبه از فرمول 10-15cc/kg/h ( به میزان 15-10 سی سی در ازای هر کیلو گرم وزن بیمار در هر ساعت) استفاده نمود و باید توجه نمود که بیش از 5% وزن بدن بیمار در یک جلسه 4ساعته نباید کاهش وزن پیدا کند چون کاهش وزن بیش ازآن سبب بروز افت فشار خون در بیمار میگردد و ضمنا وزن خشگ بیمار بطور آزمایش و خطا دقیق تعیین شود و هر چند وقت یکبار بالاخص در تغیییر فصول (سرما به گرما و بالعکس ) وزن خشگ بازنگری شده و ضمنا به بیمار آموزش داده شود که با مقدار لباس ثابت توزین شود و در صورت هر گونه تغییر و همراه داشتن وسایل اضافی به پرستار خود اطلاع دهد،و در تعیین وزن اضافی حتما به وزن خشگ بیمار توجه و حین پذیرش به وضعیت عمومی بیمارو وسایل همراه اوحین توزین وپوشیده لباس اضافی توجه نموده واگر وزن اضافی با مقدار جلسات قبلی همخوانی نداشته باشد حتما در باره علت از بیمار سئوال کنید چون عدم توجه به موارد ذکر شده بیمار را در حین دیالیز دچار مشکل خواهد نمود.
دیالیز کوتاه مدت = مواقعی از زمان جلسه کاسته و میخواهیم حجم بیشتری را در زمان کمتری از بیمار دریافت کنیم ولی باید توجه داشت که کاسته شدن مدت زمان سبب افزایش میزان سرعت تخلیه در ساعت از بدن بیمار میشود و لزوما باید توجه داشت که میزان حجم دریافتی از بیمار در واحد زمان باید کمتر از حجم جایکزین شده داخل عروقی از آب میان بافت باشد (حجم پر شدن مجدد) والا بیمار علیرغم داشتن حجم اضافی در بدن بعلت عدم همخوانی میزان پر شدن مجدد با میزان تخلیه شده از حجم خون جاری ، بیمار را دچار افت فشار خون خواهد نمود و ضمنا بیمارانی که با سدیم بالای پلاسما مراجعه میکنند (هیپر ناترمیا) به میزان سدیم محلول دیالیز توجه شود چون تخلیه سریع سدیم سبب کاهش سریع اسمزی خون و بدنبال آن کاهش میزان جایگزینی حجم داخل عروقی و آنهم منجر به بروز هایپوتانسیون در بیمار خواهد شد و ضمنا استفاده از دستگاه مجهز به کنترل اولترافیلتراسیون ضرورت دارد.
انقباض عروقی ناکافی : درجه حرارت ، افزایش دمای بدن سبب وازدیلاتاسیون (افزایش حجم عروقی) شده و باز شدن عروق و افزایش حجم عروقی سبب کاهش حجم خون در گردش شده و سبب افت فشار خون میگردد و بالعکس کاهش دمای بدن سبب انقباض عروقی (کاهش حجم عروقی) شده و کاهش فضای عروقی سبب افزایش حجم خون در دسترس شده و موجب افزایش فشار خون و جلوگیری از افت فشار خون میگردد، بیمارانی که سیستم اتونوم (سیستم عصبی خودکار) آنها دچار آسیب گردیده (نوروپاتی ) ،به درستی و بموقع به دستورات صادره از سیستم عصبی و یا به هورمونهای ارسالی جواب نداده و موجب افت فشارخون میگردند (دربیماران دیابتیک پیشرفته و آرترواسکلروزیس شدید) وضمنا بیمارانی که برای جلوگیری از افرایش فشارخون دارو مصرف میکنند باید آموزش لازم را دریافت تا از مصرف داروی ضد فشار خون قبل از شروع جلسه دیالیز خوداری تا همزمانی اولترافیلتراسیون وکاهش حجم خون با تاثیر دارو در کاهش فشار خون بیمار ، سبب افت فشار خون بیمار حین جلسه دیالیز نگردد.
غذاخوردن= بعد از دریافت غذا قلب باید مقدار زیادی از خون عروقی را جهت هضم غذا به طرف معده سرازیر نماید و همزمان شدن فعالیت معده با انجام اولترافیلتراسیون سبب افت فشار خون حین دیالیز میگردد و بیمار باید آموزش لازم را دریافت تا از خوردن غذا یکساعت قبل از شروع دیالیز تا یکساعت بعد از دیالیر خودداری نماید تا از بروز افت فشار خون و استفراغ حین دیالیز و سردرد بعد از جلسه دیالیز جلوگیری شود.
کم خونی = بیمارانی که ازهموگلوبین پائین برخوردارند بعلت اشباع پائین اگسیژن درخون و بروزهایپوکسمی سبب ایجاد وازودیلاتاسیون حین دیالیز وموجب بروزافت فشارخون میشوند ولازم است که این بیماران حین جلسه دیالیزاگسیژن دریافت نمایند تا ازبروز هیپوتانسیون جلوگیری شود.
محلول دیالیز استات= بیمارانی که بامحلول دیالیز استات دیالیز میشوند بعلت ورود استات از محلول به خون دچار وازودیلاتاسیون ناشی از استات شده و فشار خون آنها حین دیالیز کاهش پیدا نموده و دچار هایپوتانسیون میشوند و ضرورت دارد که در این بیماران از محلول بیکربنات استفاده تا از بروز هایپو تانسیون جلوگیری شود.
فاکتورهای قلبی = هر عاملی که سبب کاهش و یا از بین رفتن فعالیت طبیعی قلب گردد ،بعلت کاهش توان جبرانی قلب حین دیالیز و برداشت مایع و عدم توانائی قلب در نگهداری تعادل بار پیش قلبی و بار پس قلبی(pre load – post load) سبب بروز هایپو تانسیون شده و این عوامل عبارتند از: اختلال در عملکرد دیاستولیک – آریتمی – ایسکمی قلبی ..
علل غیر شایع = عوامل غیر شایع که سبب بروز هایپوتانسیون میشوند ،عبارتند از: تامپوناد قلبی - سکته قلبی - خونریزی مخفی – سپتی سمی – بروز واکنش به صافی – بروز همولیز حین دیالیز – آمبولی هوا..
کاهش فشار خون به دلیل گاهش سریع حجم خون
وزن خشگ = برای تعیین دقیق وزن خشگ میتوان از طریق آزمونهای : ابزارbioimpedance – ازطریق اولتراسونوگرافی قطرinferior vena cava (IVC) – میزان سطح سرمی فاکتور ناتریورتیک دهلیزی (ANF) میباشد ولی تعیین وزن خشگ در بالین بیمار براساس میزان فشار خون و سطح تغییر آن در حین درمان دیالیز و حضور ادم در اندام بیمار قبل از جلسه دیالیز و وضعیت تغییر آن بعد از جلسه دیالیز و علائم تحمل مقدار اولترافیلتراسیون تنظیم شده برای کاهش وزن میباشد ، و یادآور میشود که بیمارانی که بین دو جلسه افزایش بیش از حد مایع دارند انجام اولترافیلتراسیون خیلی بالا در آنها در انتهای دیالیز سبب بروز هایپوتانسیون میشود و بالاجبار وزن خشگ آنها باید کمی بالاتر از وزن مطلوب نگهداشته شود و در بیمارانی که وزن خشگ به خطا پائین آورده شود بعد از اتمام وزن اضافی بیمار در حین جلسه دیالیز دچار هایپوتانسیون شده و بعد از اتمام جلسه دیالیز دچار هایپوتانسیون – کیجی – کرامپ – بی حالی ضعف شدید ودچار احساس washed out می شوند.
برای جلوگیری از بروز هایپو تانسیون محلول دیالیز باید دارای سطح مناسب سدیم باشد و زمانی که میزان سدیم محلول خیلی کمتر از سدیم پلاسما باشد خون برگشتی از صافی نسبت به مایع موجود در فضای بافتی احاطه کننده رگها هیپوتونیک بوده و سبب جذب آب از پلاسمای خون در گردش بطرف بافت فضای بینابینی خواهد بود و این پدیده اکثرا در قسمت اول دیالیز ، زمانی که سدیم پلاسما بطور ناگهانی پائین میاید رخ میدهد و بالاتر بودن سدیم محلول دیالیز در هنگام دیالیز از کاهش حجم خون در گردش جلوگیری مینماید (سدیم مدولینگ) و آن روشی است که در ابتدای دیالیز سدیم محلول دیالیز بیمار افزایش و در طول جلسه بطور پلکانی پائین آورده میشود و در انتهای جلسه دیالیز سدیم محلول دیالیز به 140 -135 میلی مول کاهش مییابد ، لازم به تذکر است که سودمندی این روش هنوز بطور علمی به اثبات نرسیده است.
کاهش فشار خون در ارتباط با فقدان انقباض عروقی بعلت عدم پر شدن قلب به علت کاهش انقباض عروق محیطی و گشاد شدن رگهای محیطی و در دام افتادن مقدار زیادی از حجم خون در داخل آنها دو علت اصلی هایپو تانسیون میباشند که سبب کاهش حجم خون برگشتی به قلب (pre load) و عدم پرشدن قلب شده و با فعال شدن مکانیزم جبرانی انقباض عروق محیطی این عارضه شدیدتر میگردد که نتیجه آن کاهش فشار خون میباشد.
برای جبران آن اقدامات درمانی ذیل انجام میگیرد:
میزان گرمای محلول دیالیز دستگاه به میزان 36-35.5 تنظیم و در صورت بروز لرز در بیمار میتوان درجه محلول را بالا و پائین برد و در آموزش بالینی به بیمار تاکید میگردد که از خوردن غذا در طی دیالیز خودداری نماید چون سبب کاهش مقاومت عروق محیطی و TPR میگردد و کاهش حجم خون درگردش و سبب فعال شدن مکانیسم جبرانی میگردد که طی آن بعد از بروز افت فشار خون، بافتها دچار ایسکمی شده و ایسکمی بافتی سبب آزاد شدن هورمون آدنوزین شده و آزاد سازی آدنوزین سبب مهار شدن ترشح اپی نفرین از انتهای اعصاب سمپاتیگ میگردد وکاهش اپی نفرین در دسترس سبب اتساع عروقی شده ودرادامه آنهم کاهش فشار خون را بدنبال خواهد داشت واکثریت بیمارانی که هموگلوبین کمتراز10 دارند مستعد فعال شدن این مکانیسم میباشند وافزایش هموگلوبین به 11 الی 12 گرم در دسی لیتر میتواند سودمند باشد ، و در صورت موفق نبودن روشهای فوق در ادامه میتوان از داروی Midodrine (آگونیست آلفا آدرنرژیک)به مقدار 10میلی گرم به صورت خوراکی به فاصله 2-1.5 ساعت قبل از شروع جلسه دیالیز در بیماران استفاده نمود و حداکثر دوز مصرفی آن 40 میلی گرم است ،افزایش فشار خون در حالت خوابیده از عوارض دارو میباشد که مهمترین فاکتور محدود کننده دوز دارو میباشد و باید توجه نمود در بیمارانی که ایسکمیک قلبی دارند این دارو نباید تجویز شود و همراهی این دارو با آلفا بلاکرها اثر آن را از بین میبرد و ضمنا استفاده از داروی sertralin و تجویز آن به مدت 6-4 هفته که یک داروی انتخابی باز جذب سروتونین (ssri) میباشد میتواند دفعات بروز هایپو تانسیون حین دیالیز را کم کند و مکانیسم اثر آن از طریق عملکرد اتونوم میباشد.
هیپو تانسیون های مرتبط با فاکتورهای قلبی مربوط به اختلال در عملکرد دیاستولیک قلب میباشد که در آریتمی و ایسکمی های قلبی بروز میکند .
هیپوتانسیون های مرتبط با صافی که بیشتر در صافی های سلولزی بروز میکند، و در سالهای اخیر با تولید صافی های سنتتیک بروز آن کاهش یافته و بروز آن به دلیل فعال کردن کمپلمانها و سیستم سیتوکنین ها میباشد.
تشخیص و علائم بروز هایپوتانسیون= عبارتند از: بیمار حالت بیقراری دارد و رفتارهائی از خود نشان میدهد که مربوط به بیقراری و اضطراب او میباشد و از احساس کیجی – سبکی سر – تهوع – استفراغ – عرق سرد و چسبناک - کرامپ عضلانی – تاری دید و عدم هوشیاری شکایت دارد و در مواقعی بیمار بدون علامت بوده و فشار خون به حدی افت پیدا میکند که به مرحله خطرناک میرسد.
درمان هیپوتانسیون= بیمار را بلافاصله در پوزیشن ترندلنبرگ قرار داده و مقدار 100سی سی نرمال سالین بصورت بولوس تزریق و اولترافیلتراسیون را به صفر میرسانیم و فشار بیمارا را کنترل و میزان و قدرت نبض را لمس و در صورت نیاز تزریق نرمال سالین را ادامه میدهیم تا وضعیت بیمار به حالت عادی برگردد و مجددا ضمن بررسی تغییرات لازم را در دستورات درمانی بیمار انجام و با مراقبت بیشتر دیالیز را ادامه میدهیم ، مواقعی نیز برای جلوگیری از هایپو تانسیون از گلوگز هایپرتونیک – مانیتول و آلبومین برای تثبیت فشار خون بیمار مورد استفاده قرار میدهیم و سالین هایپرتونیک هم در مواقعی که هایپو تانسیون همراه با کرامپ میباشد میتواند مفید باشد و استفاده از اگسیژن بصورت نازال در حمله های هایپو تانسیون سودمند نیست ، در گذشته کاهش جریان خون بعلت انتقال استات و کاهش حجم خون دیالیزر و کاهش اولترافیلتراسیون مورد استفاده قرار میکرفت ولی با استفاده از ماشین های جدید مجهز به کنترل کننده اولترافیلتراسیون وانجام دیالیزبه روش بیکربنات این روش معمول نمیباشد وفقط درمواردی که به درمانهای دیگر جواب نداد انجام میگیرد.
اقدامات لازم جهت پیشگیری از کاهش فشار خون
1- استفاده از ماشین دیالیز مجهز به کنترل کننده اولترافیلتراسیون
2- محدودیت مصرف نمک ( مصرف زیاد نمک سبب دریافت آب بیشتر بین دو دیالیز و موجب افزایش وزن اضافی میگردد)
3- ارزیابی دقیق وزن خشک بیمار
4- استفاده از محلول دیالیز با سدیم 140 الی 145mM
5- عدم مصرف داروی ضد فشار خون قبل از جلسه دیالیز و مصرف آن بعد از دیالیز
6- استفاده از محلول دیالیز حاوی بیکربنات
7- تنظیم دمای محلول دیالیزبه میزان 35.5 درجه سانتیگراد
8- رساندن هموگلوبین قبل از دیالیز بیمار به 11gr/dl
9- عدم مصرف غذا یا گلوگز خوراکی در طی دیالیز
10- دریافت آگونیست آلفا آدرنرژیک قبل از دیالیز(midodrine)
11- دریافت sertraline به مدت شش هفته
12- افزایش زمان دیالیزبه مدت 30دقیقه
اگر ماشین دیالیز با کنترلر اولترافیلتراسیون وجود نداشت با استفاده از ممبران با نفذ پذیری پائین و دریافت مایع بطور یکنواخت در طول جلسه دیالیز انجام شده و مقدار فشار را از فرمول T.M.P=uf goal/Kuf محاسبه نمود.
بروز کرامپ میتواند بعلت هیپو تانسیون و هیپوولمی (بیمار زیر وزن خشک قرار دارد) – تنظیم اولترافیلتراسیون بالا(افزایش زیاد وزن بین دو دیالیز) – محلول دیالیز با سدیم پائین ، که این موارد منجر به انقباض عروقی و کاهش خونرسانی به عضلات (هیپو پرفوزیون) و سبب اختلال درعملکرد عضلات و شل شدن آنها میگردند وباید توجه داشت که بروزکرامپ در ماه اول شایعتر است و سطح بالای CPK بیانگر کرامپ حین دیالیز است واز علل دیگر کرامپ میتوان هیپومنیزمی- هیپو کلسمی (کلسیم محلول دیالیز 1.5mM بوده و بیمار فسفات بایندر بدون گلسیم دریافت کند رخ میدهد ) – هیپوکالمی قبل از دیالیزمیباشد .
برای درمان کرامپ در صورت داشتن هایپوتانسیون تزریق نرمال سالین و افزایش فشار خون ممکن است جواب دهد و سپس تزریق محلول های هایپرتونیک مثل گلوگز هایپرتونیک – سالین هایپرتونیک و مانیتول در گشاد کردن رگهای عضلات موثرند و باید توجه داشت اگر بیمار دیابت نداشت گلوگز هایپر تونیک ارجحیت دارد و ممکن است تزریق مانیتول بویژه در اواخر دیالیز که زمان بروز کرامپ است در بدن تجمع یابد ، و گشیدن قوی عضلات درگیر و تحرک وماساژ آنها میتواند موثر باشد (مثل خم کردن زانو در صورت کرامپ ساق پا)و ضمنا برای پیشگیری از کرامپ میتوان از بالا نگهداشتن مقدار سدیم محلول دیالیز و از دیالیز با میزان کم منیزیم – کلسیم – پتاسیم خودداری نمائید.
دادن گوانین (quinine) در پیشگیری از کرامپ موثر است ولی در حمله حاد کرامپ بی تاثیر است که به مقدار 300-250 میلی گرم یک یا دو ساعت قبل از دیالیزداده میشود ودر صورت دوز بالاتر سبب بروز وزوز گوش میشود و کاهش دوز ضرورت دارد و ممکن است ترومبوسیتوپنی بدهد و کارنی تین (carnitine) بصورت خوراکی 300میلی گرم در 3-2 نوبت در روز و یا تزریقی 20mg/kg پیش از دیالیز و اگزازپام 10-5 میلی گرم دوساعت پیش از دیالیز کرامپ را کاهش میدهد و انجام ورزشهای گششی (strehching) حین دیالیز میتواند مفید باشد.
تهوع و استفراغ
به چند عامل بستگی دارد ولی هیپو تانسیون مسئول اکثریت آنهاست و ضمنا سندرم عدم تعادل – واکنش به دیالیزر ازنوع Aو B – گاسترو پارزی – محلول دیالیز با غلظت بالای سدیم و کلسیم – بیماران با مشگلات عفونت تنفسی فوقانی و مصرف داروهای نارکوتیک سبب تسریع در بروز تهوع و استفراغ میشوند و هایپر کلسمی از جمله این عوامل است و درمان آن درمان هایپو تانسیون و دادن داروی ضد استفراغ است ، برای پیشگیری باید از بروز هایپو تانسیون،و جلوگیری در صورتیکه عامل هایپو تانسیون نداشته باشد متوکلوپرامید بصورت تک دوز به مقدار 10-5 میلی گرم قبل از دیالیز داده میشود .
سردرد
سردرد یکی از شکایات شایع درطی دیالیزاست که علت آن ناشناخته بوده و شاید نشانه جزئی از سندرم عدم تعادل باشد و در بیمارانی که عادت به خوردن قهوه دارند ممکن است بصورت رفلکسی به کافئین طی دیالیز دچار سردرد شوند و در صورتیکه سردرد خیلی شدید و غیرمعمول باشد باید بیمار از نظر نورولوژی مورد بررسی قرارگیرد و درمان آن دادن قرص استامینوفن میباشدو برای پیشگیری در بیمارانی که سدیم محلول دیالیز آنها بالاست ،سدیم محلول کاهش داده شود و در مورد بیمارانی که بطور رفلکسی به کافئین دچار سردرد میشوند دادن یک فنجان قهوه سبب کاهش سردرد میشود ولی باید توجه داشت در بیماران نارسائی کلیه باید هیپر منیزیمی نیزمد نظر قرار گیرد .
درد سینه و کمر درد علت ناشناخته دارد و تغییرصافی ممکن است سودمند باشد وبرای تشخیص افتراقی آنژین صدری و همولیز و آمبولی هوا و پریکاردیت در طی دیالیز نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
خارش (itching) در بیماران دیالیز شایع است و در طی دیالیز ممکن است تشدید شود و خارش طی دیالیز میتواند به علت حساسیت به مامبران و یا لوله های رابط خونی باشد و یا به علت عوارض داروئی و ابتلا به هپاتیت ویروسی نیز میتواند بروز کند و درمان آن دادن آنتی هیستامین و مرطوب نکهداشتن پوست با مرطوب کننده ها و یا در صورت بالا بودن حاصلضرب ca×p و سطح بالای PTH باید مشگلات فوق باید مرتفع گردد و درمان با نورالتراویوله (UVB) نیز میتواند موثر باشد .
تب و لرز در بیماران مبتلا به عفونت نیز ممکن است مشاهده شود و عارضه های کمتر شایع ولی جدی باید مدنظر قرارگیرد مثل: سندرم عدم تعادل حین دیالیز – واکنش به دیالیزر – آریتمی – تامپوناد قلبی – خونریزی داخل مغزی – تشنج – همولیز – آبولی هوا.
سندرم عدم تعادل
در تظاهرات زودرس با علائم تهوع – استفراغ – بیقراری (restlessness) – و سردرد بروز میکند و سپس با تظاهرات شدیدتر با تشنج و obtundation و کوما بروز میکند و در نوار مغزی حین دیالیز و بعد از دیالیز غیر طبیعی میباشد و علت آن افزایش ناگهانی درآب محتوای سلولهای مغزی میباشد که بدنبال برداشته شدن سریع املاح پلاسما و هایپوتونیک شدن محتوای پلاسما و بدنبال آن جذب آب از پلاسما به داخل سلولهای مغزی و در نهایت ادم مغزی میباشد و بیشتر در دیالیز حاد رخ میدهد و در دیالیزهای طولانی مدت هم دیده میشود.
درمان = درصورت بروز عدم تعادل خفیف با علامتی از قبیل تهوع و استفراغ – بیقراری – سردرد سرعت خون را کاهش داده و دیالیز را زودتر خاتمه و سالین نرمال یا گلوگز هایپر تونیک تزریق نمائید و در صورت بروز عدم تعادل شدید و در صورت ظهور تشنج – کوما - obtundation دیالیز را سریعا متوقف و اقدام به تشخیص افترافی و درمان تشنج میپردازیم و در صورت بروز کوما اقدام به درمان های حمایتی از قبیل گذاشتن ایروی و تهویه مناسب بیمار و تزریق مانیتول بصورت وریدی مینمائیم و بیمار در عرض 24 ساغت بهبود مییاید و برای پیشگیری از سندرم در انجام دیالیز حاد ، نباید درمان بصورت تهاجمی انجام گیرد و هدف ما در انجام دیالیز حاد کاستن از سطح نیتروژن اوره خون در اولین جلسه به مقدار 40% میباشد و سدیم محلول دیالیز باید 2-3mM کمتر از مقدار سدیم پلاسمای بیمار باشد تا از بروزادم مغزی جلوگیری شود ولی دردیالیزمزمن شیوع آن به حداقل میرسد چون محلول دیالیز 140mM و قند محلول دیالیز 200mg/dl میباشد و انجام سدیم مدولینگ که شروع آن از 150-145 میلی مول بوده وکاهش آن درسیر جلسه دیالیز شیوع سندرم عدم تعادل را کاهش میدهد (چون فشاراسموتیک خون را در زمانی که اوره و سایرسموم درحال برداشته شدن است افزایش میدهد).
واکنشهای دیالیزر
واکنشهای دیالیزر که به سندرم fist use (یعنی صافی برای اولین با مصرف میشود) معروف است ، بروز میکند و بر دو نوع است : نوع A آنا فیلاکتیک و نوع B (نوع غیر اختصاصی) که رخداد آن در سالهای اخیر کم شده است.
واکنش نوع A= واکنش آنافیلاکتیک ، در اولین دقایق شروع دیالیز و گاه در عرض 30دقیقه بروز میکند و علائمی از قبیل : احساس تنگی نفس و مرگ قریب الوقوع داشته و دارای احساس گرما در محل فیستول و در تمام بدن دارد و احتمالا ایست قلبی و مرگ ممکن است رخ دهد و در فرم خفیف علائم خارش – کهیر- سرفه – آبریزش از بینی و عطسه دارد و گاه علائم کوارشی مانند کرامپ شکمی و اسهال دارد و افرادی که سابقه آلرژیک (آتوپی) و ائوزینوفیلی دارند مستعدترند .
علل= گاز اتیلن اکساید که در استریل کردن صافی و وسائل دیالیز بکار میرود و در بیمارانی که برای اولین بار با این ماده برخورد میکنند واکنش به آن رخ میدهد و در استفاده از ممبران AN69 در بیمارانی که داروی ACE.i میگیرند بروز میکند و افزایش برادی کنین مسئول آن است و یا به علت استفاده از محلول دیالیز آلوده به اندوتوگسین باکتری و برخورد خون بیماربا آن رخ میدهد ویا بیمارانی که با صافی های استفاده مجدد درمان میشوند و یا واکنش به هپارین که گاهی سبب واگنش آلرژیک شده وسبب کهیرواحتقان بینی و آنافیلاکسی در بیمار میشود و علت آن آزاد شدن کمپلمان و ائوزینوفیلی است.
درمان
قطع سریع دیالیز و جدا کردن لاین های خون بدون برگرداندن خون داخل لاین ها به بدن بیمار و دور انداختن آنها و شروع حمایت های قلبی عروقی فوری از بیمار و براساس شدت علائم درمان وریدی با آنتی هیستامین – استروئید و اپی نفرین شروع میشود .
برای پیشگیری از آن انجام کامل مراحل شستشوی صافی و لاین ها و استفاده از صافی های استریل شده با اشعه گاما یا بخار و تجویز آنتی هیستامین قبل ازشروع دیالیزوقطع هپارین وعدم مصرف داروهای ACE.i وجایگزین آن با مهارکننده گیرنده آنژیوتانسین (ARB) میباشد.
در واکنش نوعB تظاهرات بالینی شامل : دردسینه و کمر درد بوده و شروع علائم 40-20 دقیقه بعد از شروع دیالیز بوده و نسبت به نوعA از شدت کمتری برخوردار است و علت آن ناشناخته بوده و فعال شدن کمپلمان ها سبب بروز علائم میگردد و تشخیص افتراقی آن با همولیز حین دیالیز و دیسترس تنفسی حاد به دنبال ترومبوسیتوپنی ناشی از هپارین میباشد، و درمان آن حمایتی بوده و دادن اکسیژن از راه بینی است ،وضمنا باید احتمال آنژین صدری ناپایدار و سکته قلبی نیز باید در نظر کرفته شود .
آریتمی ها در طی دیالیز به ویژه در بیمارانی که دیژیتال مصرف میگنند و یا مبتلا به بیماری کرونری (CAD) هستند رخ میدهد.
تامپوناد در بیمارانی که افت فشار خون مکرر در طی دیالیز دارند یک علامت از پریکاردیال افیوژن و یا تامپوناد قریب الوقوع قلبی است.
خونریزی داخل مغزی در بیمارانی که زمینه بیماری عرقی و فشار خون بالا و مصرف هپارین دارند ، مستعد به خونریزی مغزی میباشند و انواع خونریزیها میتواند به صورت داخل مغزی (اینتراکرانیال) و تخت عنکبوتیه (ساب آراکنوئید) و یا ساب دورال میباشد.
تشنج در بیمارانی که دارای سطح اوره خیلی بالای قبل از دیالیز بوده ویا در بیمارانی که فشارخون خیلی بالا دارند مستعد تشنج هستند.
همولیز یک مورد حاد اورژانس محسوب شده و علائم آن شامل درد کمر – احساس سنگینی و فشار در قفسه سینه – تنگی نفس – پیکمانتسون عمیق پوستی – تغیییر رنگ خون در لاین های وریدی به رنگ صورتی ،که در سانتریفوژ پلاسما به رنگ صورتی بوده، وکاهش شدید هماتوکریت میباشند و در نتیجه همولیز بیمار دچار هایپر کالمی – ضعف عضلانی و تغییر در نوار ECG و نهایتا سبب ایست قلبی میشود.
اتیولوژی = به دنبال انسداد و یا باریک شدن لاین خون و کتتر و استفاده از سوزن کوچک و بدنیال بروز مشکل حاد درمحلول دیالیزمثل بیش از اندازه گرم شدن محلول دیالیز – هایپو تون شدن محلول دیالیز و یا آلوده شدن آن با فرمالدئید – بلیچ – کلرآمین – مس – فلوراید – نیترات – روی - پراگسید هیدروژن رخ میدهد و ضمنا تجویز سولفات کنین قبل از دیالیز در بیماران مبتلا به کمبودG6PD میتواند همولیز را القاء کند.
درمان آن توقف سریع پمپ خون ودورریختن خون داخل لاین ها وآماده نمودن بیمار برای درمان هایپرکالمی وکاهش هماتوکریت و بستری نمودن بیمار دربیمارستان و انجام آزمایشات C.B.C – retic count – سطح هاپتوگلوبولین ولاکتات دهیدروژناز (LDH) ومت هموگلوبین و سپس کنترل آب بخش دیالیز(R.O) از نظرآلودگی با کلر آمین – نیترات و فلزات و ارسال نمونه آب دیالیز جهت کنترل آلودگی میباشد.
آمبولی هوایک مورد اورژانسی است و میتواند سبب مرگ بیمار شود لذا باید سریعا درمان شود ،علائم با توجه به پوزیشن بیمار :
اگر بیمار در حالت نشسته باشد آمبولی به سیستم وریدی مغز میرود (بدون ورود به قلب) و سبب انسداد بازگشت وریدی مغز میشود و منجر به از دست دادن هوشیاری – تشنج و مرگ میشود، و در وضعیت خوابیده (recumbent ) آمبولی وارد قلب شده و سبب ایجاد کف (foam) در داخل بطن راست شده واز آنجا وارد ریه شده و در بیمار علائم تنگی نفس – سرفه احساس فشار در قفسه سینه و آریتمی نموده و از آنجابا ورود آمبولی به بطن چپ وارد سیستم شریانی مغز و قلب شده و موجب اختلال عملکرد مغزی و قلبی میشود.
علت آمبولی میتواند از طریق سوزن شریانی و اتصالات قسمت شریانی قبل از پمپ خون ویا باز ماندن ناخواسته کاتتر ورید مرکزی رخ دهد .
درمان = ابتدا پمپ خون را خاموش ولاین خون وریدی را بسته و بیمار را در وضعیت خوابیده به چپ به نحوی که سر و سینه پائین تر از پائین تنه بیمارقرار گیرد وسپس شروع به حمایت قلبی ریوی ازقبیل دادن اکسیژن 100% توسط ماسک و یا لوله تراشه و آسپیراسیون هوا از دهلیز یا بطن قلب با سوزن و یا قرار دادن کاتتر درون قلب.
از دست دادن شنوائی و بینائی بعلت اختلاف غلظت اسمزی بین خون ومایع داخل چشم وسیستم وستیبولارگوش که منجر به تغییرعملکرد هر دو عضو شده و بیمار دچار کوری ناگهانی و عدم شنوائی در طی دیالیز میشودو یا به علت عارضه هپارین دچار خونریزی درون گوش – ویتروس (زجاجیه) و خونریزی رتین (شبکیه) میشود و ضمنا به علت افت شدید فشار خون حین دیالیز یا وقایع عروقی منجر به تغییر عملکرد شنوائی و بینائی میشود.
نوتروپنی و فعال شدن کمپلمان ها همراه با دیالیز = صافی هائی که از سلولز جانشین نشده ساخته شده و گروه های هیدروگسیل در دسترس دارند، و آن سبب فعال شدن آبشاری کمپلمان ها زمان درمعرض قرارگرفتن خون با صافی میشود وقطعات کمپلمان های آزاد شده سبب میشوند که نوتروفیل های گردش خون به ریه بروند که سبب نوتروپنی میشود و بعد از 60-30 دقیقه نوتروفیل های گردش خون به سطح طبیعی بر میگردد، و مامبران های سلولزی که گروه هیدروگسیل جانشین شده دارند (مامیرانهای صناعی) کمتر سبب نوتروپنی میشوند.
از نظر بالینی اینکه آیا نوتروپنی و فعال شدن کمپلمان منجر به کاهش فشار خون – تهوع – درد سینه و درد پشت میشوند یا خیر ؟ هنوز مورد بحث است و اکثر بیماران بدون علامت هستند.
فعال شدن کمپلمان سبب فعال شدن لکوسیت ها میشود که آنهم منجر به تولید سوپر اکسید ها میگردد (سوپراکسیدها در خرگوش ها سبب صدمه به کلیه میشوند) از عوارض فعالیت مداوم کمپلمان ها آثار زیانبار آنها روی سیستم ایمنی است و تداخل در جواب C.B.C دارد که نمونه خون باید قبل از دیالیز گرفته شود.
هایپوکسی همراه شده با دیالیز = در طی همودیالیر PO2 تا حد 30-5 میلی متر جیوه افت پیدا میکند و این افت در بیمار مبتلا به بیماری ریوی یا قلبی اهمیت دارد (نه در بیمار بدون مشگلات فوق ) .
اتیولوژی = کاهش تهویه تقریبا همیشه دخالت دارد و دو مکانیسم در بروز هایپو ونتیلاسیون وجود دارد : اولا در دیالیز با محلول استات خونی که از ممبرا ن عبور میکند دی اکسید کربن را به محلول دیالیز می دهد و کاهش دی اکسید کربنسبب هایپو ونتیلاسیون در بیمار شده تا دی اکسید کربن خون را نزدیک مقدار طبیعی نگه دارد و نتیجه این عمل سبب هیپوکسمی در بیمار میگردد، ثانیا در دیالیز با محلول بیکربنات وقتی میزان بیکربنات محلول دیالیز بالاست عبور بیکربنات از محلول دیالیز و وارد شدن آن به خون سبب افزایش مقدارPH خون میشود و حاصل آن بروز هیپوکسمی بیمار است .
بلوک انتشار ریوی= به علت فعال شدن کمپلمان ها در صافی سلولز جانشین نشده سبب به دام افتادن نوتروفیل ها در ریه شده و برخی معتقدند گرادیان اکسیژن شریانی آلوئلی افزایش میابد.
درمان = معمولا نیاز به مداخله درمانی ندارد ولی در بیماری با ایسکمی قلبی شدید و بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) تجویز اکسیژن از طریق بینی لازم است و در بیماری با احتباس CO2 آزاد سازی اکسیژن با ماسک ونجوری مناسب میباشد .
پیشگیری از هیپوکسمی تجویز اکسیژن – اجتناب از مصرف صافی سلولزی جانشین نشده – مصرف محلول بیکربنات میباشد( باید جهت جلوگیری از آلکولوز غلظت مناسب داشته باشد) .